دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات کشور: درآمد ترافیک اینترنت به صورت عادلانه بین فعالان اکوسیستم توزیع نشده است.

[ad_1]

توسعه بار ترافیک اینترنت با افزایش حداکثر تولید محتوای ویدیویی، متصل. این بیانیه ای است که سازندگان محتوا این موضوع در ایران مورد تاکید است و فروشندگان اینترنتی سعی در تکذیب آن دارند. اگرچه بار ترافیک اینترنت منجر به رشد درآمد برای ارائه دهندگان اینترنت می شود، سازندگان ویدیو آنها با این افزایش درآمد تقریباً بی فایده هستند، به طوری که این روزها همه از مضرات طرح حفاظتی و لزوم تشویق به ایجاد انگیزه برای تولیدکنندگان محتوای محلی به جای بستن جریان درآمد آنها صحبت می کنند. پلتفرم های خارجی میگویند.

این روزها خیلی ها تاکید می کنند که شاید بهتر باشد به جای محدود کردن پلتفرم ها و سرویس های خارجی که می توانند در سال های اخیر هم درآمد و هم تجربه کاربری را در اختیار تولیدکنندگان ایرانی قرار دهند، سهم ایرانی ها در اقتصاد محتوا از جمله محتوای ویدئویی افزایش یابد. آنها می گویند تقویت اقتصاد محتوایی تنها با مشارکت اپراتورها و پلتفرم های ایرانی در توزیع این درآمدها امکان پذیر است.

در این زمینه با «رضا باقری اصل» دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات کشور درباره چالش های موجود در این حوزه و راهکارهای فعلی برای تقویت اقتصاد محتوای ویدیویی کشور به گفت وگو نشستیم.

آنچه در دنیای ترافیک اینترنت می گذرد از زمان همه گیری کرونا افزایش چشمگیری داشته است. به طور کلی در چند سال اخیر چه تغییراتی در اکوسیستم دیجیتال دنیا رخ داده است؟

آمارها نشان می دهد که حجم داده ها از نظر ترافیک اینترنت از 96 دکابایت در ماه در سال 2016 به 278 دکابایت در سال 2021 افزایش یافته است. طی این پنج سال تحول سه گانه و رشد سالانه بالای 25 درصد را تجربه کرده است. این آمار نشان می دهد که بخش ترافیک اینترنت نسبت به سایر بخش ها رشد بیشتری داشته و اقتصاد آن به سرعت در حال رشد است.

اگر بخواهیم دقیقا بگوییم که کدام قسمت از این ترافیک مربوط به حوزه چند رسانه ای و ویدئویی است، باید بگوییم که مصرف ماهانه اینترنت به دلیل تماشای ویدئو از 70 دکابایت در سال 2016 به 227 دکابایت در سال 2021 رسیده است که نشان می دهد. بیشترین سهم ترافیک جهان (یعنی حدود 82 درصد) مربوط به ترافیک ویدئویی و چند رسانه ای است. البته علاوه بر ترافیک ویدیو، دو بخش پرمصرف دیگر از ترافیک اینترنت جهان وجود دارد که یکی مربوط به انیمیشن ویدیویی (VOD) و دیگری مربوط به بازی است.

این آمار نشان می دهد که تحولات در حوزه محتوای ویدیویی در دنیا با سرعت بسیار بالایی در حال رخ دادن است. وضعیت کشور ما چگونه است؟

کشور ما با تحولات دنیا فاصله چندانی ندارد و چند سالی است که این تغییر تجربه شده و بر همین اساس کسب و کارهای آنلاین چندرسانه ای و ویدئویی شکل گرفته است. کسب و کارهایی که در ایران تأسیس می شوند، عموماً هم سطح با نمونه های خارجی هستند. بخش عمده ای از حجم مصرف ترافیک ویدئویی در شبکه های داخلی کشور توسط جامعه مدنی تولید می شود و ارزش افزوده ای که برای اقتصاد دیجیتال کشور ارائه می شود معمولا در این حوزه ها است.

راستی چالش های تولیدکنندگان محتوای ویدیویی در ایران کم نیست. این چالش های اضافی از کجا می آیند؟

چندین چالش عمده پیش روی این ارائه دهندگان خدمات وجود دارد. ضررها برای مصرف کنندگان و ارائه دهندگان خدمات است. چالش دیگر ظرفیت پهنای باند، توزیع و مراکز داده و زیرساخت های فنی به طور خلاصه است. رشد توسعه موبایل از سال 1394 و توسعه نیافتگی بخش ثابت باعث عدم تعادل در حوزه زیرساخت ها و تضعیف اقتصاد این بخش شده است. سرمایه گذاری ناکافی در بخش ثابت و توسعه مراکز داده و خدمات ابری و همچنین تقاضای ایجاد شده توسط کرونا از نتایج این رویکرد بود.

یکی دیگر از چالش های پیش روی این بخش این است که مسئولان چند سال پیش تصمیم به توسعه شبکه ملی اطلاعات گرفتند. فرض صحیح این بود که در نظر گرفتن قیمت کمتر برای دسترسی مصرف کننده به محتوای محلی، این امر منجر به رشد محتوای محلی می شود. شاید این تصمیم در روزهای اولیه که اکوسیستم چندرسانه ای در کشور ناپخته بود تا حدودی منطقی بود. اما پس از چند سال اجرای آن، تاثیرات آن بر اقتصاد این بخش نمایان شد، محصول تولیدکنندگان چندرسانه‌ای داخلی نصف قیمت محصولات خارجی شد! یا به عبارتی دوبار از درآمدهای شبکه دسترسی به تولیدکننده خارجی یارانه بدهند تا گران بفروشد. در واقع، اینترنت Nimbus که زمانی سیاست مشوق‌هایی برای استفاده بیشتر از محتوای داخلی بود، اکنون زنجیره ارزش ارائه‌دهندگان خدمات دسترسی به تولیدکنندگان محتوای داخلی را به چالش می‌کشد و این نابرابری همزمان با تکامل اکوسیستم اقتصاد محتوای دیجیتال است. و رشد در حال پیشرفت است و مانعی جدی برای آنها ایجاد می کند و فعالان در این فضا اکنون خواستار بازنگری در سیاست گذاری و قیمت گذاری هستند.تسهیم درآمد با ارائه دهندگان خدمات و ارائه دهندگان محتوای ارائه شده با ظرافت بیشتری به دست آمده است.

چگونه سیاست گذاران چنین تصمیمی گرفتند و مدل هایی مانند اینترنت اشیا را برای مصرف محتوای داخلی ارائه کردند؟

تا چند سال پیش، سیاست گذاران معتقد بودند که اگر دسترسی پهنای باند به محتوای داخلی ارزان، نصف یا نصف قیمت باشد، فضا گسترش می یابد یا مردم تمایل بیشتری به این کار خواهند داشت. اما نکته ای که از سوی دیگر جدی گرفته نشد این بود که سیاست کاهش درآمد حاصل از اشتراک یا مصرف محتوا از جیب تامین کنندگان در نهایت مانع از رشد این فضا شد. به گونه ای که به نظر می رسد ادامه این مسیر منجر به فروش آتی دارایی ها و سرمایه گذاری های صنعت ICT، جامعه مدنی و حتی دولت در این زمینه شده است.

چگونه می توان این چالش را در اقتصاد محتوا حل کرد؟

امیدواریم این موضوع که در دستور کار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات قرار دارد در کمیسیون تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی بررسی و تصمیم گیری شود. من معتقدم اتخاذ یک تصمیم جدید در این زمینه قطعاً به توسعه محتوای دیجیتال کشور و تشویق سرمایه‌گذاری در بخش ICT منجر خواهد شد. همچنین تصمیم دولت مبنی بر تشکیل کارگروه ویژه اقتصاد دیجیتال تصمیم مهمی است که با تشکیل جلسات و مصوباتی از سوی آنها برنامه ریزی شده و قطعا در این حوزه تاثیرات مثبتی خواهد داشت.

چالشدیگر اقتصاد محتوای دیجیتال کشور چیست؟

چالش بعدی به خود اکوسیستم بازمی گردد. توزیع درآمدهای ترافیکی بین فعالان اکوسیستم محتوای ویدیویی کشور به مدل های پنج یا شش سال پیش بازمی گردد.

در ایران و به خصوص در اکوسیستم نوآوری کشور، محتوای چندرسانه ای بسیار محبوب شده است، بنابراین با وجود تحریم های مالی یا حتی راهی برای کسب درآمد تجاری برای تقویت اقتصاد کشور، بهتر است این محتوا در بسترهای داخلی توزیع شود. خارجی ها عرصه را برای کشور فراهم نکرد. اما متاسفانه توزیع درآمد حاصل از این محتوا در بین فعالان اقتصادی این اکوسیستم به صورت عادلانه انجام نمی شود. این نکته قابل تامل در حوزه سیاست گذاری این حوزه است و باید راهکاری ارائه شود تا تمامی اعضا یا اجزای اکوسیستم توسعه محتوای چندرسانه ای اقتصاد دیجیتال از آن بهره مند شوند.

به طور خلاصه: چالش اول اینترنت است و چالش نهایی نحوه تقسیم درآمد بین اجزای اکوسیستم توسعه محتوای چند رسانه ای کشور است. موانع دیگر برای توسعه اقتصاد محتوای ویدیویی و چندرسانه ای داخلی چقدر می توانند قابل حل باشند؟ چالش هایی مانند مالکیت معنوی و …

بله، البته در کشور ما مشکلات دیگری مانند نبود مالکیت معنوی و فرهنگ اشتراک محتوا وجود دارد. عدم رعایت حقوق مالکیت معنوی منجر به تضییع حقوق مالکیت و درآمدهای حاصل از محتوا (فیلم، سریال، بازی های یارانه ای و…) می شود و نشان می دهد که باید در حوزه مالکیت معنوی در رسانه ها بازنگری شود. بنابراین شاید در کنار چالش هایی که پیشتر به آن اشاره کردم، بتوان گفت این پنج دسته از چالش های پیش روی اقتصاد محتوایی اکوسیستم دیجیتال کشور را باید برطرف کرد تا تولیدکننده محتوا انگیزه لازم را برای تولید و توزیع داشته باشد.

فکر می کنید تصمیم گیرندگان و ذینفعان در این زمینه چقدر در مقابله با چالش هایی که شما نام بردید جدی هستند؟

تا جایی که من از فعالان این حوزه اطلاع دارم، اکثر نهادهای تصمیم گیری و سیاست گذاری در این حوزه بر این چالش ها فائق آمده اند و در حال برنامه ریزی برای رفع آن هستند. با این حال، معتقدم که باید هر چه زودتر گام های عملی و قاطع تری برداشته شود.

بازی برد-برد را در این زمینه چگونه باید تعریف کرد؟ با این حال، از اپراتورها گرفته تا پلتفرم های توزیع محتوا گرفته تا تولیدکنندگان کوچک و بزرگ، می خواهد در این اقتصاد مشارکت کند. اتفاقا اپراتورها بیشترین سود را دارند، تولیدکنندگان محتوا کمترین سود را …

بازیگران باید درگیر شوند تا تصمیمی منصفانه و توانمند در این زمینه بگیرند تا بهترین نتیجه را داشته باشند. بنابراین هرکسی می تواند با توجه به سرمایه گذاری خود سود ببرد. با این حال باید منتظر این حوزه باشیم تا با همکاری متقابل و همچنین کسب سود مشترک به نتیجه مطلوب برسیم. اگر باور داشته باشیم که بازار اقتصاد دیجیتال سودآورترین بازار کشور است و نباید درآمد این حوزه را خارج از این اکوسیستم هزینه کرد، بدون شک شاهد توسعه آن خواهیم بود. از ابزارهایی مانند NFT یا بلاک چین می توان برای توسعه مالکیت معنوی استفاده کرد. استفاده از فناوری های نوین و سیاست درآمدی صحیح قطعا این حوزه را گسترش خواهد داد.

مواجهه با این اکوسیستم تجربه ای جدید در دنیاست و نشان می دهد که توسعه محتوای دیجیتال با استقرار مکانیزم های اقتصادی و قانونی در حال تشدید است. چقدر امیدواریم راهکارهای ارائه شده از سوی مسئولان، کارشناسان و دست اندرکاران این حوزه عملیاتی شود؟

راه حل های متعدد و پراکنده ای از سوی مسئولان و کارشناسان این حوزه برای بهبود اقتصاد این بخش ارائه شده است، اما پیشنهادات به دلیل یکپارچه و منسجم نبودن هنوز نهایی نشده است. در واقع، خلاصه کردن راه حل ها با در دسترس بودن بازیگران اکوسیستم و حل چالش نظارتی رسمیت می یابد. تاکنون بخشی از جاده انجام شده است. مشکل در وهله اول شناسایی و توضیح داده می شود و پیشنهادات و راه حل های اولیه را تدوین می کنیم. راه حل ها پس از توضیح و اجرا در جدول تصمیم گیری قرار می گیرند.

آیا اکوسیستم دیجیتال ایران به اندازه سایر کشورها رشد کرده است؟

تجربه ایران تفاوت چندانی با تجربه جهانی ندارد. با این حال، سرمایه گذاری مستمر ما در توسعه شبکه به دلایل مختلف متعادل نیست. به عنوان مثال، در سال 2013 با شکاف سرمایه گذاری مواجه شدیم و حداقل دو یا سه سال طول کشید تا سرمایه گذاری در زیرساخت های اکوسیستم شکل بگیرد. این سرمایه‌گذاری صرفاً محصول اقدامات دولت نیست و اپراتورها، سرمایه‌گذاران و بازیگران، شتاب‌دهنده‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر وارد این فضا شده و سرمایه‌گذاری کرده‌اند که استارت‌آپ‌های بزرگ و شرکت‌های بزرگ فناوری کشور هستند.

تا چند سال پیش سهم اقتصاد در بخش ICT کشور کمتر از دو درصد بود. اما اکنون به 6 درصد افزایش یافته است. در دنیا این عدد 15 درصد است. البته هدف ما 10 درصد است و امیدواریم با عبور از موانع و مشکلات ذکر شده در سال های آینده به این رقم برسیم.

چه عواملی باعث رشد این رشته می شود؟

سرمایه گذاری کافی، مستمر، متوازن و ضروری در حوزه فناوری اطلاعات است که رشد در این زمینه را تضمین می کند. اگر این زیرساخت ها فراهم نشود، انواع پیشرفت ها و خدمات جدید در حوزه فناوری های نوین کارساز نخواهد بود.

تاکید مقام معظم رهبری بر ورود هوش مصنوعی بسیار آینده نگر و تاکتیکی هوشمندانه است. اما ساخت هوش مصنوعی مستلزم توسعه زیرساخت های لازم مانند پهنای باند، تنظیم مقررات و تدوین قوانین و مقررات است و مشاهده می شود که باید راهی برای سرمایه گذاری مستمر و متعادل در زیرساخت ها و زیرساخت های کشور وجود داشته باشد. عوض شدن. من این را به عنوان یک مشکل زیرساختی می بینم. موضوع زیرساخت این است که وقتی امروز سرمایه گذاری می کنیم، محصول خیلی سریع بیرون نمی آید. البته خدمات نرم افزاری، محتوا و فناوری تقریباً مقرون به صرفه تر هستند، اما زیرساخت ها حداقل 12 تا 18 ماه دیگر باقی مانده است. به همین دلیل باید دائما در این زمینه سرمایه گذاری کرد تا به نتیجه مطلوب رسید.

فراموش نکنیم که بعد از انقلاب اسلامی، فناوری اطلاعات و ارتباطات تنها حوزه ای است که با میانگین رشد سالانه ۱۹ درصد رشد مستمر داشته است. بنابراین سرمایه گذاری در این زمینه هم بازدهی سریع و هم منافعی را مستقیماً برای مردم و اقتصاد کشور فراهم می کند.

[ad_2]

Kaia Lambert

گیمر. طرفدار رسانه های اجتماعی متخصص وب Wannabe. متعصب آبجو ارتباط دهنده. کارآفرین. گیک زامبی شیطانی. طرفدار پرشور تلویزیون عاشق بیکن غیرقابل درمان.