[ad_1]
همه ما رویاهایی داریم، برخی از مردم بارها و بارها رویاهای واضح می بینند و برخی دیگر به ندرت رویاهای آزاردهنده می بینند. اما همه ما سعی می کنیم رویاهای خود را توجیه کنیم و معنای آنها را درک کنیم. این خواب ها در مورد ترس ها و خواسته های ما چه می گویند؟
همانطور که زیگموند فروید اطمینان می دهد، تعبیر خواب هنری مبهم و بسیار ذهنی است. رویاها تجربیات کاملاً شخصی و دست اولی هستند که هیچ ردی از حافظه معیوب ما باقی نمی گذارند.
با این حال، رویا دیدن ممکن است تفاوت زیادی با رویا دیدن نداشته باشد. البته همه ما در یک دنیا زندگی می کنیم. ما میتوانیم دیدگاههای مخالف وقایع را با هم مقایسه کنیم – چیزی که در مورد رویاها غیرممکن است.
با این حال، تجربه هر فرد از جهان منحصر به فرد است. در نتیجه تفسیر هر فرد یکسان خواهد بود. تفسیر مردم از جهان به باورها، خواسته ها و بیزاری های قبلی آنها بستگی دارد. جای تعجب نیست که ما اغلب شدیداً و حتی شدیداً با رویدادها و معانی آنها مخالفیم.
علم بهترین ابزار ما برای توافق همه چیز است. دانشمندان شواهد کوچکی را جمعآوری میکنند تا داستانی منسجم را کنار هم بگذارند. پس از بحثها و گمانهزنیهای فراوان، آنها بر سر یک روایت منطقی به توافق میرسند: انسانهای امروزی از حیوانات میمونمانندی که میلیونها سال پیش در آفریقا زندگی میکردند، تکامل یافتهاند. یک نوع جدید و خطرناک ویروس کرونا در چین پدیدار شد و در سراسر جهان گسترش یافت.
فیلسوف مایکل استریونز در ماشین اطلاعات اشاره می کند که علم تعارضات را از طریق مشاهدات و آزمایش های مکرر حل می کند. استرونز تعهد دانشمندان به داده های تجربی را یک قانون آهنین می نامد. در حالت ایده آل، قانون آهنین توصیفی دائمی و عینی از جهان ایجاد می کند.


اما حتی در فیزیک که پایه و اساس همه علوم است، ریشه کن کردن ذهنیت کار آسانی نیست. هیچ نظریه ای به اندازه مکانیک کوانتومی – یک مدل ریاضی از مواد در مقیاس بسیار کوچک – آزمایش نشده است. آزمایش های متعدد این را تایید کرده است. همچنین با تراشه های کامپیوتری، لیزرها و سایر فناوری هایی که از کوانتوم استفاده می کنند کار می کند.

متأسفانه، مکانیک کوانتومی عقل سلیم را به چالش می کشد. بیش از یک قرن است که فیزیکدانان سعی کرده اند این نظریه را در قالب یک روایت منسجم تفسیر کنند و هر بار شکست خورده اند. یکی از کتابهای درسی مکانیک کوانتومی مینویسد: «هر فیزیکدانی میتواند به مکانیک کوانتومی تسلط پیدا کند، اما داستانهایی که ما درباره کارهایی که خودمان انجام میدهیم تعریف میکنیم به اندازه داستانهای شهرزاد متنوع و تقریبا غیرمنطقی هستند».

بسیاری از فیزیکدانان معماهای مکانیک کوانتومی را نادیده می گیرند. “آرام باش و بفهم!” آنها رویکردی عمل گرایانه و عمل گرایانه دارند که این را می توان در شعار آنها یافت. او آن را خلاصه کرد. به طور خلاصه، پارادوکس های کوانتومی را فراموش کنید و به کامپیوتر کوانتومی بپردازید که می تواند شما را ثروتمند کند!

اما سایر فیزیکدانان در حال بررسی این نظریه هستند. در سال 1961، نظریه پرداز معروف یوجین ویگنر آزمایش فکری مشابه معمای گربه شرینینگر را پیشنهاد کرد. فرض کنید، به جای یک گربه در جعبه، یکی از دوستان ویگنر در حال بررسی یک نمونه رادیواکتیو در آزمایشگاه است. هنگامی که نمونه جدا می شود یک چراغ نشانگر روشن می شود.

حال تصور کنید ویگنر بیرون از آزمایشگاه ایستاده است. اگر دوست ویگنر نور آشکارساز را ببیند، می داند که نمونه شکسته است. اما برای ویگنر که بیرون از آزمایشگاه ایستاده است، نمونه، دوستش و کل آزمایشگاه در جنون حوادث احتمالی غوطه ور هستند. به نظر می رسد ویگنر و دوستش در دو واقعیت متفاوت زندگی می کنند.


در سال 2020، فیزیکدانان نسخه ای از آزمایش فکری ویگنر را انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که پیش بینی های ویگنر درست بود. جورج موسر، فیزیکدان، در مقالهای با عنوان «پارادوکس کوانتومی ساختارهای لرزان واقعیت را آشکار میکند» که در مجله Science منتشر شد، میگوید این آزمایش عینیت را زیر سوال میبرد. از نظر او، “این می تواند به این معنی باشد که چیزی به نام حقیقت مطلق وجود ندارد؛ “حقیقت برای شما به همان اندازه که برای من صادق است.”
تفسیری بدیع از مکانیک کوانتومی به نام کیوبیسم (که شبیه به جنبش هنری کوبیسم تلفظ می شود) تجربه ذهنی را به عنوان بستری برای خود دانش و واقعیت می بیند. دیوید مرمین، نظریهپرداز مشهور، میگوید که کوبیسم میتواند «گیجسازی مبانی مکانیک کوانتومی» را حل کند. فقط بپذیرید که تمام دانش ما با تجربه شخصی شروع می شود.
بر اساس کوبیسم، هر یک از ما مجموعه ای از باورها را در مورد جهان در ذهن خود بر اساس تعامل خود با جهان می سازیم. در نتیجه، ما به طور مداوم و غیرمستقیم باورهای خود را به روز می کنیم، مثلاً وقتی با افرادی روبرو می شویم که از واکسن یا حسگرهایی که انحراف الکترون را تشخیص می دهند اجتناب می کنند. واقعیت بزرگی که همه ما در آن زندگی می کنیم از برخورد واقعیت های کوچک و ذهنی ما ناشی می شود.
کوبیست ها از تمرکزگرایی فاصله می گیرند تا خرافی یا عرفانی دیده نشوند. آنها می پذیرند که ماده مانند ذهن وجود دارد و منیت را رد می کنند. این باور که هیچ موجود ذی شعوری نمی تواند مطمئن باشد که موجودات دیگر نیز دارای احساسات هستند. اما به گفته آماندا گیفتر، نویسنده علم، پیام اصلی کوبیسم این ایده است که واقعیت عینی واحد چیزی بیش از یک توهم نیست. به عبارت دیگر، یک رویا.
مدافعان پرونده وی در تلاش هستند تا متن واقعی این بیانیه را در فضای مجازی ارائه کنند. از قضا، به نظر می رسد که همه این بحث ها این فرض کوبیسم را تأیید می کند که عینیت مطلق وجود ندارد. فقط دیدگاه های ذهنی و شخصی وجود دارد.

فیزیکدانان بیشتر از هنرمندان اتفاق نظر دارند. هنرمندان سعی می کنند آشفتگی اشیا را به روایتی معنادار تبدیل کنند. برخی از هنرمندان نیز میل ما به معنا را سرکوب می کنند. شعر تی اس. TS Eliot، The Waste Lan ترکیبی از تصاویر ظاهر شده و ناپدید شده است. شعر یک رویا، یک کابوس را به تصویر می کشد. یعنی هیچ معنا و روایتی کلی وجود ندارد. زندگی یک شوخی است و اگر به چیزی غیر از آن اعتقاد داری تنها هستی.
اگر شما یک عمل گرا هستید، شاید T. اس. الیوت نتیجه می گیرد که تلاش برای درک هستی بیهوده است. شاید کاری کنید که دوستان فیلسوفتان به جای نگرانی در مورد معنای زندگی از آن لذت ببرند. شاید بتوانید این توصیه را با این شعار خلاصه کنید: “آرام باش و زیاد شو!” اما حتی پراگماتیست ها نیز باید گهگاه به معنای خواب مشترک ما فکر کنند.
[ad_2]